محل تبلیغات شما

انتخاب و تصمیم گیری: می خواهم یک کارافرین شوم!

یکی از مراحل مهم در فرایند کارآفرینی، تصمیم گیری و انتخاب است. جایی که ما به خود می‌گوییم: من می‌خواهم کارآفرین بشوم و مسیر کارآفرینی را طی کنم.»

البته قاعدتاً چنین اتفاق‌هایی به صورت لحظه‌ای روی نمی‌دهند و طی یک روند، شکل می‌گیرند.

اما اغلب، یک اتفاقِ محرک یا Trigger Event وجود دارد که ضربه‌ی نهایی را می‌زند. به این مثال‌ها توجه کنید:

  • مشکل مالی در زندگی (که من آن‌ را به شرایط نامطلوب شغل خود نسبت می‌دهم)
  • برخورد نامناسب مدیر ارشد با من
  • مخالفت شرکت با ایده و طرحی که من آن را بسیار منطقی و مفید می‌دانم (حس می‌کنم شرکت میل به تغییر و بهبود ندارد)
  • فشار کاری بسیار زیاد و این حس که اگر قرار است تا این حد فشار تحمل کنم، چرا منافع آن را خودم در قالب کارآفرینی کسب نکنم؟ 

    در جست و جوی ایده و فرصت:

    ایده یابی و جستجوی فرصت، یکی دیگر از مراحل کارآفرینی است.

    می‌دانیم که هر جرقه‌ی ذهنی، یک ایده‌ی ارزشمند نیست و هر ایده‌ی ارزشمند، ااماً یک فرصت کارآفرینی نخواهد بود.

    ارزیابی‌های اولیه در این مرحله، می‌توانند بسیار مهم باشند؛ چون به ما کمک می‌کنند که از میان ایده‌های مختلف، گزینه‌ای را انتخاب کنیم که شانس موفقیت بالاتری دارد.

    توانایی تشخیص فرصت‌ها آن‌قدر در کارآفرینی مهم است که گاهی اوقات در تعریف کارافرین، به این نکته اشاره می‌کنند که تفاوت اصلی کارآفرین با دیگران در این است که چشم‌ او، به یافتن و دیدنِ فرصت‌ها حساس است.



    تبدیل فرصت و ایده به (محصول):

    اگر فرصت‌ را به محیط نسبت داده و ایده را به ذهن کارآفرین مربوط بدانیم، می‌توان گفت که محصول، تلاقیِ ایده و فرصت است.

    چه بسا فرصت‌های اقتصادی و ارزشمند فراوانی در اطراف خود ببینیم، اما ایده‌ی مناسبی برای بهره‌برداری از آن فرصت‌ها به ذهن‌مان نرسد؛ یا حتی ایده‌ی جذابی هم به ذهن‌مان برسد، اما نتوانیم این ایده را به یک محصول (کالا یا خدمت) تبدیل کرده و از فرصتِ ایجاد شده،‌ استفاده کنیم.

    آموزش‌هایی که در زمینه‌ی توسعه ی محصول جدید مطرح می‌شوند، می‌توانند در این مرحله از فرایند کارآفرینی مفید باشند.



    طراحی مدل کسب و کار و تنظیم طرح تجاری:

    طبیعتاً محصول خوب به تنهایی نمی‌تواند به یک کسب و کار خوب و موفق تبدیل شود.

    بحثِ مدل کسب کار بر همین اساس شکل گرفته است. مدل کسب و کار می‌خواهد معماری کلی کسب و کار شما را مشخص کند و نشان دهد که المان‌های مختلف کسب و کار (از جمله محصول، مشتری، منابع کلیدی، جریان نقدی، ساختار هزینه و فعالیت‌های عملیاتی) چگونه در کنار هم قرار می‌گیرند و ساختمان کسب و کار شما را می‌سازند.

    طرح تجاری، نقشه‌ی عملیاتی‌ راه‌اندازی کسب و کار است.

    به فرض این‌که محصول را به خوبی طراحی کرده‌ایم و مدل کسب و کار قابلِ‌اتکایی هم تعیین و ترسیم کرده‌ایم، لازم است نقشه‌ی عملیاتی مسیر را هم مشخص کنیم. در واقع، به راه اندازی کسب و کار به عنوان یک پروژه نگاه کرده و مراحل اجرایی این پروژه را تعریف و تدوین کنیم.

    از جمله این‌که دقیقاً چگونه شروع می‌کنیم و چه مراحلی را طی خواهیم کرد و هر یک از منابع را در چه زمانی و به چه میزان لازم خواهیم داشت. ساختار سازمانی،‌ پیش بینی فروش، تجزیه و تحلیل ریسک و سایر موضوعاتی که معمولاً در طراحی اولیه‌ی محصول و تعیین مدل کسب و کار، چندان جدی گرفته‌ نمی‌شوند، در این مرحله مورد توجه قرار می‌گیرند.

    حاصل همه‌ی این تحلیل‌ها و بررسی‌ها، همان چیزی است که به عنوان طرح کسب و کار یا طرح تجاری می‌شناسیم.

فرایند کارافرینی

زندگی کارافرین ایرانی مرتضی سلطانی

قهرمان هایی در لباس کارافرینی

کسب ,کار ,ایده ,مدل ,کارآفرینی ,یک ,کسب و ,و کار ,مدل کسب ,در این ,ایده و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تعمیرکار و مکانیک سیار